لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کرده اند: «تلاش های رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواسته های خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی می شوند

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 25 را دانلود کنید.

مقابله عمومی: مقابله لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کرده اند:

«تلاش های رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواسته های خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی می شوند بر آیند» بر اساس این تعریف، 1. مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است؛

2. مقابله به طور خود کار انجام نمی شود، بلکه الگوی آموخته شده ای است برای پاسخگویی به موقعیت های تنش زا؛ و 3. مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است. در تعریف دیگری که لازاروس (1982) از مقابله ارائه می دهد، آن را تلاش هایی معرفی می کند که برای مهار (شامل تسلط، تحمل، کاهش دادن یا به حداقل رساندن) تعارض ها و خواسته های درونی و محیطی که فراتر از منابع شخص اند، صورت می پذیرد. بنا بر این تعریف مقابله شامل سازش یافتگی با موارد معمولی و مادی نمی شود، در عین حال علاوه بر آنکه اشاره به بعد کنشی و حل مسئله مقابله دارد، تنظیم پاسخ های هیجانی را نیز مد نظر قرار داده است. 

راهبردهای مقابله ای یکی از مواردی که در تعیین سلامت یا بیماری انسان، مهم ترین نقش و جایگاه را دارد، استرس است که با زندگی بشر امروز عجین شده است. پژوهشگران مختلف به شناسایی و معرفی منابع متعدد استرس اقدام کرده اند. عوامل تنش زا می توانند بیرونی یا درونی باشند. ویژگی های مشاغل موجود در جوامع پیچیده، گسترش نقش های متعدد و چندگانه اجتماعی از ویژگی های اختصاصی زندگی صنعتی است که همه ما را به نوعی تحت سیطره خود قرار داده و بالقوه سلامت و حتی بقای نوع بشر را زیر سوال برده است. اما آنچه در این بین می تواند مایه خوش بینی و امیدواری باشد، «شیوه های مقابله با استرس» است که به عنوان متغیری میانجی می تواند پیامدهای استرس را تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به مفهوم مقابله در فرهنگ لغات علم روانشناسی، دیگر تغییرات و رویدادهای زندگی به خودی خود پیش بینی کننده احتمال بیماری ها نخواهد بود و در این زمینه فقط به عنوان شرط لازم عمل خواهند کرد، زیرا در کنار تمام منابع و عوامل تنش زا، سطحی از استرس که هر شخص تجربه می کند، به میزان زیادی توانایی مقابله، نحوه ادراک و قضاوت وی به این عوامل بستگی دارد (خدایاری فرد و پرند، 1390).

روش های بسیاری برای مقابله با استرس وجود دارد. بسیاری از این روش ها ماهیت روان شناختی دارند. افراد متفاوت با توجه به ویژگی های شخصیتی خود، هر یک روشی را برای مقابله با استرس بر می گزینند. برخی سعی می کنند به مشکلات زندگی با دید مثبت بنگرند، بعضی به دنبال حمایت های اجتماعی می گردند و عده ای دیگر از آن می گریزند. به کار گیری راهبرهای مقابله ای مناسب به مردم کمک می کند تا با استرس و تأثیرات ناشی از آن کنار بیایند. راهبردهای مقابله به روش های آگاهانه و منطقی مدارا با استرس های موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روش های مبارزه با استرس مورد استفاده قرار می گیرد (پورافکاری، 1376).

به نظر ایندلر و پارکر (1994) راهبردهای مقابله ای را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

• راهبرد تکلیف مدار: این راهبرد مستلزم حصول اطلاعات درباره موقعیت تنش زا و پیامدهای احتمالی آن است. افرادی که از این راهبرد استفاده می کنند، تلاش می کنند تا فعالیت های خود را با توجه به اهمیت آن اولویت بندی کنند و با مدیریت زمان به انجام به موقع فعالیت ها مباردت می ورزند.

• راهبرد هیجان مدار: این راهبرد مستلزم یافتن روش هایی برای کنترل هیجان ها و تلاش برای امیدوار بودن به هنگام مواجهه با موقعیت های تنش زاست. افرادی که از این راهبرد استفاده می کنند، ضمن اینکه بر هیجانات خود کنترل دارند، ممکن است احساساتی چون خشم یا نا امیدی را نشان دهند.

• راهبرد اجتناب مدار: این راهبرد مستلزم انکار یا کوچک شمردن موقعیت های تنش زاست. افرادی که از این روش استفاده می کنند، هشیارانه تفکرات تنش زا را واپس رانی کرده و تفکرات دیگری را جایگزین آن می کنند. هنگامی که افراد بتوانند به طور منطقی موقعیت های تنش زا را طبقه بندی کنند، راهبرد تکلیف مدار بیشترین تأثیر را دارد، ولی در صورتی که افراد نتواند موقعیت های تنش زا را پیش بینی و برای آن راه حل هایی اتخاذ کنند، راهبرد هیجان مدار مؤثرتر واقع می شود (آیزنک ، 1995).

راهبردهای مقابله ای مناسب از بروز بیماری های ناشی از استرس جلوگیری می کنند، اگرچه بیماری ها منشأ و علل مختلفی دارند، سبک زندگی و ویژگی های شخصیتی نیز در بروز انها دخالت دارند. روان شناسان معتقدند حتی درمان وخیم ترین بیماری های جسمانی مستلزم تغییر الگوهای پاسخ افراد است (برانون و فیست ، 1997). لازاروس (1982) دو راهبرد را برای مقابله با استرس پیشنهاد کرد؛ مقابله متمرکز بر مسئله و مقابله متمرکز بر هیجان. • مقابله متمرکز بر مسئله: راهبردهای مقابله مسئله مدار، راهبردهایی هستند که مستقیماً به موقعیت یا محرک استرس زا مربوط می شوند، به طوری که در نهایت آن را کاهش می هند یا برطرف می کنند. این شیوه ها عموماً همان راهبردهای مسئله گشایی هستند. بنابراین اگر شخص مسایل را بهتر حل کند، راهبردهای مقابله مسئله گشایی موثرتری را صورت بندی خواهد کرد (هافمن و همکاران،1997، ترجمه، بحیرایی و همکاران 1386).

تدابیر حل مسئله شامل: تعریف مسئله، یافتن راه حل های گوناگون، سبک سنگین کردن راه حل ها به لحاظ سود و زیان آنها، انتخاب و به کار بستن راه حل انتخابی است. تدابیر حل مسئله ممکن است متوجه ی خود شخص هم بشود، به این معنا که به عوض تغییر محیط، شخص در خودش تغییری ایجاد کند: سطح آروزمندیش را تغییر دهد، هدف و محمل خشنودی دیگری در پیش گیرد یا مهارت های تازه یی بیاموزد. موفقیت این تدابیر به دامنه تجربیات و خویشتنداری شخص بستگی دارد (اتکینسون و همکاران، 1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1385).

• مقابله متمرکز بر هیجان: آدمی برای جلوگیری از فرسودگی ناشی از هیجان های منفی که منجر به درگیر نشدن با جریان های عملی مسئله است، به مقابله ی هیجان مدار رو می کند. علاوه بر این در مواجهه با مسئله های لاینحل نیز مردم به این شیوه مقابله دست می زنند. شیوه های بسیار متعددی برای مقابله با هیجان های منفی وجود دارد. بعضی از محققان، این شیوه ها را به دو دسته ی رفتاری و شناختی تقسیم کرده اند.

تدابیر رفتاری عبارت است از دست زدن به تدابیر فیزیکی از قبیل ورزش یا مصرف الکل یا سایر داروها؛ خالی کردن خشم خود بر سر دیگران، و درخواست حمایت عاطفی دوستان برای دور نگه داشتن ذهن خود از مسئله و کم کردن از تهدید موجود، از راه تغییر معنای موقعیت. تدابیر روان شناختی غالباً شامل ارزیابی دوباره موقعیت هاست. طبعاً انتظار داریم بعضی تدابیر رفتاری و شناختی، انطباقی باشند و بعضی دیگر، فقط شخص را گرفتار تنش و فشار بیشتر سازد (اتکینسون و همکاران، 1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1385).

اگر چه ما معمولاً، از راهبرد خاصی برای موقعیت های معینی استفاده می کنیم، اما رفتار مقابله ای متمرکز بر مسئله، در مورد حوادثی که فراتر از توانایی و کنترل ما نیستند، بهتر عمل می کند. گاهی می توانیم با اتخاذ چند فعالیت، مشکل را بهبود بخشیم و آن را برطرف کنیم. به عبارت دیگر، وقتی ما حادثه ای را به عنوان حادثه قابل کنترل ارزیابی می کنیم، تمایل به استفاده از رفتارهای مقابله ای متمرکز بر مسئله داریم. اما در موقعیت های دیگری که می دانیم عملکرد اثر مفیدی را به وجود نخواهد آورد یا حتی ممکن است موقعیت و مشکل را بدتر سازد، ترجیح می دهیم که از رفتار مقابله ای متمرکز بر هیجان استفاده کنیم.

تمایز میان مقابله مبتنی بر مسئله و مقابله مبتنی بـر هـیجان حایز اهمیت است. تحقیقات این مسأله را نـشان می دهند که پاسخ افراد بـه مـقیاس های مقابله ای چند عامل را شکل مـی دهد. این تحقیقات (فلکمن و لازاروس ،1986؛ کارور و شایر،1989؛ اندلر و پارکر،1990؛ کلینکه،1991؛ دیویس،2001 )بیانگر آن است که گرایش های مقابله ای ممکن است یکی از این موارد را دربرداشته باشد:

مقابله فعال: فرایند اتـخاذ گـام های مقابله ای به منظور از بین بـردن عـامل اسـترس زا یا خنثی کردن تـأثیرات آن اسـت. مقابله فعال مشتمل بر اقـدام مـستقیم، افزایش تلاش و کوشش و تلاش برای اجرای یک روش مقابله ای است. استفاده از اصطلاح مقابله فعال در واقع شبیه نظریه اصـلی لازاروس و فـولکمن (4891) است که اصطلاح مقابله مبتنی بر مـشکل را بـه کار بردند. برنامه ریزی: عبارت اسـت از انـدیشیدن در مـورد اینکه چگونه با عـامل استرس زا مقابله کنیم.

فرایندهای برنامه ریزی مبتنی است بر؛ درصدد اقدام عملی برآمدن، طرح ریزی در مورد اینکه چه اقدامات عملی انـجام گـیرد و چگونه به بهترین شکل ممکن از عـهدهء مشکل بـرآییم. این اقـدام،اقدامی مـبتنی بـر حل مشکل است. تمایل بـه جـست وجوی حمایتهای اجتماعی: این روش در حقیقت شمشیری دو لبه است. از بسیاری جهات جست وجوی حمایت اجتماعی و عاطفی پدیده ای کارکردی به نظر می رسد. به ایـن مـعنی کـه فردی که از یک تهدید احساس ناامنی مـی کند بـا بـه دسـت آوردن این نـوع حمایت احساس آرامش می کند. لذا به نظر می رسد که این روش خودبازگشتی به شیوه های مقابله مبتنی بر مشکل باشد. از سوی دیگر گاهی اوقات منابع همدردی برای بیان احساسات فرد مورد اسـتفاده قرار می گیرد و شواهدی در دست است که حمایت از این رهگذر ممکن است همیشه سازگارانه نباشد (فلکمن و لازاروس، 1986؛ به نقل از حس شاهی و دارایی، 1384).

لازاروس و فولکمن (1986) طی بررسی و تحلیل عامل روی پرسش های مقیاس راه های مقابله، به چند سبک مقابله دست یافتند: o رویارویی (ایستادگی و جنگیدن برای آنچه خواهان آنند)؛ o نادیده گرفتن مسئله، گویی که اتفاقی نیفتاده است؛ o درون ریزی (ممانعت از اینکه در جریان آنچه اتفاق افتاده قرار بگیرند)؛ o جست و جوی حمایت اجتماعی (پذیرش همدری دیگران در مورد آنچه اتفاق افتاده)؛ o سرزنش خود و خود مقصر دانستن؛ o فرار- اجتناب (آرزوی اینکه زودتر این موقعیت تمام شود یا به نوعی ناپدید شود)؛ o طرح ریزی برای مسئله. شایان ذکر است که رویارویی (ایستادگی) و طرح ریزی برای حل مسئله، از جمله راهبردهای شناختی- رفتاری برای حل مسئله است (تمرکز بر مسئله).

در حالی که بقیه شامل کوشش های شناختی – رفتاری برای کاهش آشفتگی های هیجانی است (تمرکز بر هیجان). طبقه بندی دیگری که به وسیله موس و بلینگز (1982)، پیشنهادشده است، روش های مقابله مـفید را بـه سـه گروه بزرگ تقسیم می کند. این سه گروه از روش های مـقابله ای بـراساس سـه کـانون و هـدف طـبقه بندی شده اند (حسن شاهی، 1381):

1. مقابله سودمند متمرکز بر ارزیابی :

شامل کوشش در ارزیابی دوباره حوادث تنش زا می باشد،

2. مقابله متمرکز بر مسأله :شامل تلاش هایی است که فرد برای بررسی مجدد نگرش ها و نیازهای خود، کسب مهارت ها و پاسخهای تازه به عـمل می آورد، خود را برای حل مسأله درگیرمی کند،آن را اصلاح نموده و مشکلات و نتایج آن را ازبین می برد و هدفش تسلط یافتن بر مشکل اصلی است.

3. مقابله متمرکز بر هیجان : شامل کوشش هایی است تا واکنش های هیجانی را که به واسطه استرس بـرانگیخته شـده اند،کنترل نموده، و یا کاهش دهد و هدفش آن است که مجددا تعادل هیجانی سالمی را برقرار کند. 

راهبردهای مقابله ای سازش یافته و سازش نایافته پاسخ های واقعی فرد نسبت به فشار روانی به دو گروه متمایز تقسیم می شود: نخست، پاسخ های سازش یافته یعنی آن اعمالی که کمک می کند فشار روانی کاهش یابد و بدن را به حالت تعادل بازگرداند. دوم، راهبردهای سازش نیافته یعنی آن اعمالی که به تشدید انتظارات موجود کمک می کند و بدن را در وضعیت بی ثباتی قرار می دهد (پاول و انرایت، 1991، ترجمه بخشی پور رودسری و صبوری مقدم، 1380؛ خدایاری فرد و پرند، 1390).

به کار گیری راهبردهای سازش یافته پیامدهای مثبت و طولانی مدت دارد. به این ترتیب که تنش به وسیله تلاش های فرد کاهش می یابد و به دنبال آن سطح عزت نفس و مهارت وی افزایش می یابد و سلامت او تأمین می شود. در عین حال شخص در برابر عوامل تنش زا که در آینده با آن مواجه می شود مقاوم تر می گردد (خدایاری فرد و پرند، 1390).

مقابله سازش یافته احتمالاً شامل این موارد می شود: بازشناسی منابع فشار روانی خارجی و انتظارات، و اگاهی از منابع فردی جهت مقابله، شناختی اساسی از آنچه در گذر است- این شناخت عبارت است از نگرانی طبیعی از موقعیت به همراه اتخاذ رویکردی مبتنی بر حل مسئله؛ انجام عملی به منظور کاهش انتظارات خارجی- چنین عملی اتخاذ راهبردهایی را در بر می گیرد چون ایجاد تغییراتی در زندگی، تعیین هدف ها، تصمیم گیری در مورد اولویت ها، استفاده بهینه از زمان، مشورت جویی، ابراز وجود بیشتر؛ اتخاذ عملی جهت کاهش درخواست های درونی - این عمل نیز مواردی چون اختصاص زمان برای استراحت جسمانی، تغییر الگوهای مضر اندیشیدن، تخلیه کردن عواطف و هیجانات واپس زده شده و تلاش آگاهانه برای تغییر رفتار را شامل می شود (پاول و انرایت،1991، ترجمه بخشی پور رودسری و صبوری مقدم، 1380).

راهبردهای سازش نایافته مقابله ای، شیوه های از مقابله اند که مولد مشکلات بعدی هستند: فرد آنچه را که اتفاق می افتد تشخیص نمی دهد و درک نمی کند از جمله موقعیت را به طور غیر منطقی و به غلط بیش از حد فاجعه آمیز تفسیر می کند، یا نشانه های جسمی خویش را در واکنش در برابر آن موقعیت بیش از حد جدی و تهدید کننده تعبیر می کند. این نگرانی ها اغلب در یک دور باطل فزاینده به بیشتر شدن مداوم اضطراب و نگرانی منجر می شود.

پاسخ های رفتاری سازش نایافته عبارتند از: اجتناب از موقعیت هایی که موجب اضطراب می شوند، دوری از تقویت اجتماعی، پرخاشگری، افراط در مصرف الکل، مصرف زیاد قرص های آرامش بخش، مصرف داروهای مختلف، مشکلات جسمی و پذیرش «نقش یک بیمار». از دست دادن کلی اعتماد نسبت به قابلیت خود جهت مقابله با مشکلات و رشد مشکلات ثانویه مثل اضطراب ناشی از هراس، وابستگی به آرام بخش ها، بیماری جسمی و افسردگی از اثرات بلند مدت اتخاذ راهبردهای سازش نایافته است (پاول و انرایت، 1991، ترجمه بخشی پور رودسری و صبوری مقدم، 1380).

عوامل موثر بر انتخاب سبک های مقابله منابع شخصی مقابله، مجموعه پیچیده ای از عوامل شناختی، شخصیتی و بازخوردی است که بخشی از توانایی روانی فرد را برای مقابله مهیا می سازد. منابع شخصی عبارتند از ویژگی های زمینه ای نسبتاً پایدار که انتخاب روش های ارزیابی و مقابله را تحت تأثیر قرار می دهند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از تحول من، احساس کارامدی شخصی، خوش بینی، احساس یکپارچگی، سبک های شناختی، سبک های دفاعی و مقابله، و توانایی های حل مسئله (موس و اسکافر ،1993؛ به نقل از خدایاری فرد و پرند، 1390).

 


23

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا