موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 48 صفحه
شماره فایل : 66 mg
هوش عقلایی با حقایق و اطلاعات سر وکار دارد، و برای تصمیمگیری از منطق و تحلیل استفاده میکند. هوش عاطفی نیز برای درک و کنترل عواطف و احساسات شخص و حساس بودن نسبت به احساسات و عواطف دیگران ضرورتدارد. به عقیده مایک جورج (2006) که مدرس دورههای هوش معنوی جهت بهبود مهارتهای مدیریت و رهبری است، هوش معنوی لازم است برای: • یافتن و بکارگیری عمیقترین منابع درونی که قابلیت توجه و قدرت تحمل و تطابق با سایرین را به ما میدهد.
• ایجاد احساس هویت فردی روشن و باثبات در محیط روابط کاری متغیر • توانایی درک معنای واقعی رویدادها و حوادث، وقابلیت معنادار کردن کار • شناسایی و همسوسازی ارزشها با احساس هدفی روشن • زندگی کردن با این ارزشها و بدون سازشپذیری که منجر به حس انسجام میشود • درک این که نفس کجا و چگونه مانع از کارهای بالا میشود، یعنی درک و اثرگذاری بر علت حقیقی یکی از پیامدهای ایجاد و تمرین هوش معنوی توانایی حفظ آرامش و تمرکز در مواجهه با بحران و آشوب، گرایشی فداکارانه و عاری از خودخواهی نسبت به سایرین، و دیدگاه روشنتر و آرامتر نسبت به زندگی. با وجود این که بسیاری افراد تصور میکنند هیچ چیز معنوی در کار یا محیط کاری وجود ندارد، حوزههای بسیاری در زندگی کاری وجود دارند که میتوان هوش معنوی را در آنها بکار گرفت.
سه حوزه مهماز نظر جورج (2006) عبارتند از: - امنیت شخصی و تاثیر آن بر اثربخشی شخصی: هوش معنوی کمک میکند که ثبات و اعتماد به نفس افراد افزایش یابد و راحتتر با مسائل کاری کنار بیایند. - ایجاد روابط و ادراک بین افراد: به بهبود ارتباطات و درک دیگران در محیط کار کمک میکند. -
مدیریت تغییر و از میان برداشتن موانع: به غلبه بر ترسهای ناشی از تغییر کمک میکند.(عبدالله زاده و همکاران،1388)) مایک جرج (2006) کاربردی عملی از هوش معنوی در محل کار را ارائه کرد که میگوید: هوش جدید و عمیقتر برای کمک به یک مدیر برای مدیریت بهتر و یک رهبری مؤثرتر نیاز است؛ زیرا هوش معنوی باعث مدیریت بهتر و کار مؤثرتر کارمندان میشود. (میرجلیلی و شفیعی،1391)
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.