یافتن تعریفی جامع برای اضطراب مانند بسیاری از حالات عاطفی کار مشکلی است و متخصصان هر یک تعریف خاصی را ارائه نموده اند شاید بتوان گفت که بیشترین تحقیقات انجام شده درباره اضطراب توسط روان شناسان انجام گرفته است و آنان از بین حالات عاطفی انسان بیش از هر حالت دیگری به مطالعه اضطراب پرداخته اند

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 100 را دانلود کنید.

تعریف اضطراب

یافتن تعریفی جامع برای اضطراب مانند بسیاری از حالات عاطفی کار مشکلی است و متخصصان هر یک تعریف خاصی را ارائه نموده اند شاید بتوان گفت که بیشترین تحقیقات انجام شده درباره اضطراب توسط روان شناسان انجام گرفته است و آنان از بین حالات عاطفی انسان بیش از هر حالت دیگری به مطالعه اضطراب پرداخته اند . پروفسور راس دلیل دشوار بودن توصیف حالات عاطفی را اینگونه بیان می کند معمولآ شیوه یادگیری لغات در دوران کودکی یک تجربه درونی و کاملآ اتفاقی است از این طریق فرد برای رویدادها ، برچسب های مقتضی و مناسبی را پیدا می کند . به این ترتیب گنجینه ای از لغات گوناگون برای بیان احساساتش فراهم می سازد . لذا تعجبی ندارد که افراد برای بروز عکس العمل های خود در موقعیت های یکسان ، اصطلاحات مختلفی را به کار می برند . همین امر تعریف هیجانات را به شکلی که مورد قبول همه ی صاحب نظران باشد مشکل می سازد .

به گفته ساربین واژه اضطراب نخست در سالهای 1930 در نوشته های فروید دیده شد و از آن پس بسیار مورد استفاده قرار گرفت و مصطلح گردیده اکثر روان شناسان اضطراب را با اندکی تفاوت از ترس متمایز می نمایند . از دیدگاه آنها هر چند اضطراب و ترس شامل نشانه های بالینی هستند ولی بر خلاف ترس ، اضطراب پاسخی در مقابل خطرناآشکارو مبهم است به عبارت دیگر اضطراب احساس ناخوشایند بیمناکی و ترس ناراحتی کننده ای ازپیش بینی خطری است که منشا آن مشخص نیست (آتش پور و شفتی، 1377 ).اضطراب عبارت است از پاسخ عاطفی و فیزولوژیکی به احساس خطر همه جانبه ی درونی که به سادگی کنار می رود اضطراب عمدتا" اختلال افراد جوان است که شروع آن معمولآ در اواسط دهه سوم عمر است اضطراب با علائم بدنی خاصی همراه است ( سلطانی، 1387) .

اضطراب یک علامت هشدار دهنده است که خبر از خطری قریب الوقوع می دهد و شخص را برای مقابله آماده می سازد ترس علامت هشدار دهنده ی مشابه ، از اضطراب با خصوصیات زیر تفکیک می شود : ترس واکنش به تهدیدی معلوم ، خارجی و از نظر منشا بدون تعارض است. اضطراب واکنش در مقابل خطر نامعلوم ، درونی،مبهم وازنظرمنشاهمراه باتعارض است(سادوک وهمکاران،1996،به نقل ازپورافکاری ،1389).

تعارض بین فرایند های گوناگون شخصیت معمولا موجب نوعی عذاب روانی می شود که فروید آنرا اضطراب نامید. اضطراب می تواندهشیار یا نا هشیارباشد و وجود آن همیشه علامت آن است که تعارض ایجاد شده است . زمانی که تعارض باعث می شود که فرد احساس کند درمانده است و قادر به کنار آمدن نیست ، اضطراب ایجاد می شود . شدت اضطراب تجربه شده به پیامدهای انتظار رفته برای خود بستگی دارد(روزنهان ، 1995).تجربه اضطراب و حتی پیش بینی آن ، تجربه ناراحت کننده ای است که مردم می کوشند فورا"آنرا برطرف کنند . انسانها به ویژه از راهبردهای خوبی برای بر طرف کردن اضطراب بهره مندند .

غیراز غلبه کردن برترس مثل زمانی که دوچرخه سواری را یاد می گیریم،یا گریختن ازصحنه به هنگامی که دشمنان نیرومندی ما را تعقیب می کنند ، انسانها می توانند در ذهنشان معنی و اهمیت سایقها و تکانه های مشکل آفرین را تغییر دهند . آنها این تغییرات را با استفاده از راهبردهای کنار آمدن یا دفاع ها انجام می دهند که رایج ترین آنها به عنوان نمونه ، دفاع هایی چون سرکوبی و فرا فکنی ، همانند سازی و دلیل تراشی هستند (روزنهان ، 1995).واژه ی اضطراب هم به یک حالت روانی و عاطفی اشاره دارد که ممکن است ازیک احساس ناراحتی کوچک به ترس یاوحشت حاد ادامه یابد . اضطراب طولانی یا شدید ممکن است منجربه بروز نشانگان جسمانی مثل تعریق ، لرز ، تهوع واحساس گیجی می شود . اضطراب عموما"واکنشی است که در شرایط ترس آور رخ می دهدو با افکار منفی و هراس آور تشدیدمی شود

 

اضطراب طبیعی

هر کس دچار اضطراب می شود و آن تشویش فراگیر و ناخوشایند و مبهم است که اغلب علائم دستگاه خودکار (( اتونوم )) نظیر سر درد ، تعریق ، تپش قلب ، احساس تنگی در قفسه سینه و ناراحتی مختصر معده نیز با آن همراه است . فرد مضطرب ممکن است احساس بی قراری هم بکند که نشانه اش این است که نمی تواند به مدت طولانی یک جا بایستد یا بنشیند . مجموعه علائمی که در حین اضطراب وجود دارد اغلب در هر فرد به گونه ای متفاوت از دیگران است .

 

 

مؤلفه های اضطراب

با توجه به تعریف اضطراب می توان این حالت را مستقیمآ در ارتباط با آینده و فاقد یک عامل عینی و مشخص دانست که در عین حال می توان سه جنبه اصلی را در آن مشخص نمود : الف ) جنبه فیزیولوژیکی ب ) جنبه حرکتی ج ) جنبه شناختی و روانی جنبه فیزیولوژیکی اضطراب مربوط به برانگیختن سیستم عصبی است که آنرا به صورت یک هیجان معرفی می کند ، جنبه فیزیولوژی شامل پدیده های قابل مشاهده است که معمولآ هم بروز نمی کنند مانند افزایش ضربان قلب ، افزایش تنفس ، مقاومت الکتریکی پوست ، تعریق ، حالت تهوع و اسهال . جنبه حرکتی شامل ارتعاشات عضلانی بیش فعالی به هم خوردن نظم و ترتیب و حرکات و پایین آوردن آستانه ی پاسخ های حرکتی (از جا پریدن ) می گردد.جنبه شناختی-روانی اضطراب به طور یقین تلقی نامطلوبی از رفتار مبهم و تهدید آمیز در آینده و احساس دلهره و نگرانی است که فرد نمی تواند آنها را توصیف کند . بنابراین اضطراب دارای اجزاء یا مؤلفه هایی است که با یکدیگر آمیخته اند و در یکدیگر اثر گذاشته و از یکدیگر تأثیر می پذیرند و به شکلی همگی در تعریف و شناخت اضطراب مؤثرند . کاتسن و تورسن (1974)حالات سه گانه فوق را که به خوبی منجرواکنش اضطراب می شوند به شکل زیر ترسیم نموده اند :(آتش پور و شفتی ، 1377 ).

مؤلفه های شناختی ترس ، انتظار خطری واضح و به خصوص است ، در حالی که مؤلفه ی شناختی اضطراب ، انتظار خطری مبهم است . در فوبی ، فکر معمول این است که (( سگ ممکن است مرا گاز بگیرد )) در مقابل در اختلال اضطراب فراگیر ، فکر معمول این است که ( اتفاق وحشتناکی ممکن است برای فرزندم بیفتد ) .مؤلفه بدنی اضطراب مانند ترس است : عناصر واکنش اضطراری ، عناصر هیجانی اضطراب نیزهمانندترس است:دلهره،وحشت،تشویش،ورم معده.بالاخره اینکه مؤلفه های رفتاری اضطراب نیز همانند ترس هستند : جنگ و گریز فراخوانده می شوند . اما موضوعی که فرد مبتلا باید از آن بگریزد یا اجتناب کند یا علیه آن باید پرخاشگری نشان دهد از وضوح کمتری برخوردار بوده و گاهی اوقات مبهم است .بنابراین ،ترس برپایه واقعیت ،یا مبالغه خطری واقعی قرار دارد، حال آنکه اضطراب بر اساس خطر مبهم استوار است (روزنهان ، 1995).

 

مقایسه ترس و اضطراب

ترس از این نظر با اضطراب فرق دارد که ویژگی آن نگرانی از یک موضوع خاص و خطرناک است فوبی ها و اختلالهای استرسی پس از سانحه ، اختلالهای ترس را تشکیل می دهند . در این اختلالها یک موضوع مشخص موجب اضطراب می شود در اختلالهای فوبیک فرد از موضوعی می ترسد (( مثل گربه ها )) که باواقعیت خطری که آن موضوع آشکار می سازد ، هیچ تناسبی ندارد.در اختلالهای استرسی پس از سانحه ، پس از اینکه فرد با رویدادی مواجه می شود که او را به مرگ یا آسیب تهدید کرده است ، دچار اضطراب و بی حسی می شوندو بارها آن رویداد را درذهن خود مرور می کند (روزنهان ، 1995).

 

 

اختلالات اضطرابی

فوبی و اختلالهای استرسی پس از سانحه را اختلالهای ترس می نامند در این دو مورد اضطراب احساس می شود در عین حال فردی که به هر یک از آنها مبتلا است 4 عنصر ترس را تجربه می کند : انتظار خطر( عنصر شناختی )، واکنش اضطراری ( عنصر بدنی) ، احساس وحشت، دلهره و نگرانی (عنصر هیجانی) ، اجتناب و گریز ( عنصر رفتاری )، فوبی و اختلال استرس پس از سانحه از این نظر مشابهند که هر دو انها از موضوع خاصی ناشی می شوند(روزنهان ، 1995).

 

 

شیوع اضطراب

مارکس و لیدر با بررسی 22 موردمطالعه انجام شده در این زمینه بر آورد کردند که تقریبآ 3 % جمعیت عمومی به حالت اضطراب دچار هستند ( توزنده جانی،1374) .بررسی ها نشان می دهند که بیش از یک سوم بزرگسالان دچار ناراحتی های عصبی ، خصوصا" اضطرابند.اضطراب درمردها وطبقه اقتصادی مرفه و جوانان کمتر و در زنان و افراد کم درآمد و سالمندان بیشتراست ( نجاریان و همکاران ، 1373)

 

 

کارکردهای انطباقی اضطراب

اگراضطراب راصرفا" هشداری تلقی کنیم که فردرا گوش به زنگ می کند ، ظاهرا "هیجانی با همان مبنای ترس است.اضطراب خطری بیرونی یا درونی رااعلام می کندولذاموجب حفظ حیات می شود اضطراب ازپایین ترین سطوح بروز خطروقوع صدمه جسمی،درد،بی پناهی، احتمال مجازات ، یا برآورده نشدن نیازهای اجتماعی یا جسمانی، خطر جدایی از محبوب ،خطر بروز مانعی در برابر ارتقاء موقعیت یا منزلت فرد وسرانجام خطراتی رااعلام می کند که در برابر کلیت و یکپارچگی فرد وجود دارد.اضطراب باعث می شود فرد برای پیشگیری از ان خطرات و تهدیدها یا برای تخفیف عواقب آنها کاری بکند . سخت کوشی با هدف کسب آمادگی برای امتحان ، جاخالی دادن وقتی که توپی را به طرف شما پرتاب کردند و دویدن برای رسیدن به آخرین قطاری که شما را به مقصود می رساند . همه نمونه هایی از محدودساختن خطرو تهدیددرزندگی روزمره است،یعنی اضطراب فردراگوش به زنگ می کندتا اقداماتی انجام دهدکه ازخطرجلوگیری شود.بنابراین اضطراب از واردشدن صدمات پیشگیری می کند(سادوک وهمکاران،1996،به نقل ازپورافکاری ،1389).

 

 

شیوه های بیان اضطراب

بیان اضطراب به عنوان یک اختلال هیجانی می تواند محدود یا گسترده باشد .در این زمینه باید چگونگی ادراک حالت اضطرابی از شیوه های بیان آن متمایز شوددر بیشتر مواقع بزرگسالان ادراک جسمانی خود از اضطراب را با استفاده ازاصطلاحات (( دلشوره ))ویا بالعکس (( بدحالی و وارفتگی ))توصیف می کنند. کودک نیز گاهی به طور مستقیم به بیان حالات خود می پردازد،اما اغلب ادراک جسمانی وی در رفتارش آشکار می شود،بدین معنا که یا بزرگسالان را جستجومی کندتا در پناه وی بتواند بر خود مسلط شود و یا بالعکس با توسل به برون ریزی هیجانی ، کوشش می کند تا خودراازحالت دلشوره و فشار ناشی از اضطراب برهاند . بر اساس مشاهدات بالینی می توان شیوه های مختلف بیان اضطراب در کودک را متمایز کرد : در رفتارهای ظاهری پاره ای از کودکان هیچ گونه ترس یا اضطرابی مشاهده نمی شود اما مکانیزم های دائم اجتناب و گزیر ، مبین اضطراب عمیق آنها هستند .پاره ای دیگرازکودکان اضطراب گسترده وناراحتی بارزی را نشان می دهند، بدون آن که بتوانند هیچ گونه دلیلی برای اختلال هیجانی خود ذکر کنندو بالاخره گروهی دیگر،بلافاصله به بیان نگرانیهاو ترسهایی که بطور روزمره گریبان گیر آنهاست می پردازند و به آسانی از جهان تخیلی خود که زیرسلطه خیالبافی های اضطراب انگیز و موحش است ( دادستان ، 1384 )

 

 

سبب شناسی اضطراب

نظریه های روان شناختی : سه مکتب عمده نظریه روانشناختی – روانکاوی ، رفتاری ،وجودی نظریه های مهمی در مورد علل اضطراب بیان کردند که هر یک از آنها از نظر مفهومی و علمی در درمان بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی مزایایی دارند (سادوک وهمکاران،1996،به نقل ازپورافکاری ،1389).

نظریه های روانکاوی : فروید اضطراب را هشداری برای ایگو رامعرفی می کند که از فشار یک سائق نامقبول برای تظاهر اگاهانه و تخلیه خبرمی دهد. اضطراب به عنوان یک هشدار ایگو را برای اقدامات دفاعی در مقابل فشارهای درونی تحریک می کند. اگر سطح اضطراب بالاتر از آنچه به عنوان هشدار لازم است برود ممکن است با شدت یک حمله هراس خودنمایی نماید (سادوک وهمکاران،1996،به نقل ازپورافکاری ،1389). فروید در نوشته خود بین سه نوع اضطراب تفاوت قائل شد : 1- اضطراب عینی یا ترس که هرکس بدان دچار می شود و مراد از آن توانایی پاسخدهی در برابر خطر واقعی در دنیای بیرونی است. از نظر فروید این اضطراب هم منطقی است و هم با محرک ترس آور تناسب دارد. دوگونه دیگر اضطراب که مشکلات روانشناختی پدید می آورند با عناوین اضطراب اخلاقی و اضطراب روان رنجوری ( نوروتیک ) شناخته می شوند

- اضطراب اخلاقی : مراد از اضطراب اخلاقی ، ترس از تنبیهی است که از جانب فرا خود به خاطر ناتوانی در فرمانبرداری از معیارهای رایج و پیروی از رفتارهایی که به فرمان نهاد هستند اعمال می شود . 3-اضطراب روان رنجوری:دراثرخطرتسلط نهادبرخودایجادمی شودکه درنتیجه آن رفتارهای ناپسنداجتماعی تجلی می یابند(پاول ،1995،به نقل ازپژوهان،1378).آدلرنیز معتقد است که اضطراب ناشی ازاحساس حقارت است ،از نظر وی هر اختلال نوروزی از جمله اضطراب به منزله کوششی است برای رهاکردن فرد از احساس حقارت نیل به احساس تفوق و برتری که در مواردی به حالتهای جبرانی نامطلوب منتهی می شود(آتش پور و شفتی،1377 ).هورنای نیز معتقد است که اضطراب، احساس تنهایی ودر ماندگی در دنیای خصومت آمیز است.نوفرویدی ها عقیده دارنداضطراب اولیه به هنگام تولد ، بلکه بعد هادر هنگامی که کودک متوجه وابستگی خودبه والدینش می شود به وجود می آید. ناکامی بالقوه یاواقعی درازای نیازهای وابستگی موجب اضطراب می شود(پاول،1995،به نقل از پژوهان،1378 ).

نظریه های رفتاری

طبق نظریه های رفتاری اضطراب یک واکنش شرطی در مقابل محیطی خاص است یک احتمال دیگر در سبب شناسی این است که شخص با تقلید واکنشهای اضطرابی والدین خود ، ممکن است واکنش درونی اضطراب رایادبگیرد(سادوک وهمکاران،1996،به نقل ازپورافکاری ،1389).در این الگورفتار اجتنابی اگر سطح اضطراب را کاهش دهد تقویت می شود و چنانچه رفتار اجتنابی به طور مکرر و مؤثر موجب کاهش اضطراب گردد به عنوان یک رفتار یادگرفته شده پایدارمی ماند(گنجی ،1385).

ماور (1997)یک نظریه دوعاملی برای ایجاد و نگهداری هراس ارائه داد، بر طبق این نظریه در آغاز ترسها از طریق شرطی سازی کلاسیک شکل می گیرند و به دنبال آن فرد می آموزد که با اجتناب و دوری کردن از ترس خود بکاهد ، مرحله دوم این فرایند شرطی شدن ابزاری نام دارد ، به دلیل اینکه اجتناب از عامل ترس موجب کاهش اضطراب می شود ، پاسخ اجتناب نگهداری شده و بلافاصله تقویت می شود (گنجی، 1385 ) .

 

نظریه های وجودی

مفهوم مرکزی وجودی این است که شخص از پوچی عمیق در زندگی خود آماده می گردد که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد . اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع وجود معناست(سادوک وهمکاران،1996،به نقل ازپورافکاری ،1389).راجرزنیز اضطراب را نتیجه ادراک تهدید نسبت به خودپنداری می داند که محصول ناهماهنگی بین تجربیات فعلی و قبلی شخص می باشد ( آتش پور و شفتی، 1377 ).

نظریه های شناختی

در این نظریه عقیده بر این است که عامل بوجود آورنده اضطراب یا فشار روانی ، رویدادها ، مشکلات نیستند بلکه تفسیر فرد از رویدادها یا وقایع است که می تواند این مشکلات را به دنبال داشته باشد . بک می گوید : اضطراب آسیب شناختی ناشی از برآورد اضافی و مکرر خطر در یک یا دو مورد از ابعاد زیر است : 1 – براورد اضافی وقوع رویداد ترس آور 2- براورد اضافی و خامت یا شدت رویداد ترس آور 3 – دست کم گرفتن توانایی های خود برای کنار آمدن با مشکل 4 – ناچیز شمردن احتمال کمک از سوی شخصی دیگر .( گنجی، 1385) در الگوی بک اختلالهای اضطرابی به عنوان اختلال هایی که در وهله نخست به تفکر مربوط می شوند تعریف می گردند(توزنده جانی، 1374 ) .

نظریه های شناختی- رفتاری

این دیدگاه ریشه در رفتار گرایی دارد و به دنبال ناخشنودی از عقاید خشک و ساده انگارانه رفتار گرایی ناب بوجود آمده است.بندورا (1977) پذیرفته بودکه ترس و اضطراب آموختنی هستند اما برای این یادگیری مکانیزم پیشنهاد کرد.نخست، وی اظهار می دارد که ترس ها احتمالا" درست به همان ترتیبی که شرح آن گذشت ازراه شرطی سازی کلاسیک آموخته می شوند،دوم اومی گویدتجربه جانشینی ( مشاهده افراد دیگری که به خاطر رفتارهایش دچار ناراحتی ، تنبیه یا درد می شوند)از اهمیت فراوانی برخوردار است به این فرایند سرمشق گیری نیز می گویند، سوم آموزش نمادین است که مراد از آن یادگیری از طریق تعلیم و تربیت ، خواندن یا شنیدن مطلوبی را در مورد ترسناک بودن ، دردناک بودن یا قدغن بودن برخی چیزهاست . چهارم بندورا می گوید منطق نمادین ، عمل بالقوه با اهمیتی در ایجاد اضطراب است (پاول،1995،به نقل از پژوهان،1378 ).الیس با طرح این موضوع که شماری باورهای غیر منطقی بنیادی عامل اولیه رنج و ناراحتی آدمی هستند به بسط وگسترش نظریه شناختی پرداخت.الیس عقیده داردافراددرصورتی که برای خوداهداف ومقاصدی درنظرگیرندفعالانه به دنبال آنهابروندرضایت بیشتری اززندگی خودخواهند داشت. باورهای غیرمنطقی به آن دسته ازعقایدی گفته می شودکه مانع رسیدن فردبه این اهداف می شوند( گنجی، 1385 ) .

 

 

نظریه های زیست شناختی

نظریه پردازان در صدد مطالعه احتمال وجود یک حلقه ژنتیکی در تجربه اضطراب برآمده اند ، اسلیتر و شیلنر ( 1969 ) میزان همگامی اختلالهای اضطرابی در دوقلوهای یک تخمکی را 41 % و دوقلوهای غیر همسان را 4 % نقل می کنند . اگر چه این نتایج ممکن است از فرضیه زیست – پزشکی حمایت کنند ، اما باید در نظر داشته باشیم که دوقلوهای همسان همانطور که ژنهای همانند به ارث می برند ، اغلب در محیط های همانندی نیز بزرگ می شوند.آیزنگ(1967) می گوید تفاوت های فردی در تجربه اضطراب ممکن است ناشی از توارث ساختار ویژه ای باشد که فرد را مستعد ( نوسانات هیجانی ) پایین یا بالامی سازد. آیزنک این فرایند را به صورت تمایل به نشان دادن واکنشهای خفیف یا شدید در برابر محرک ویژه ای که می تواند موجب ناراحتی و پریشانی فرد شود تعریف می کنند (پاول،1995،به نقل از پژوهان،1378 ).در نظریه آمادگی سلیگمن ، عنوان می شود که آن دسته ازمحرکهایی که برای آنها نوعی آمادگی زیستی در ما وجود دارد، سریعتر ازمحرک هایی که برای آنهاآمادگی زیستی نداریم شرطی می شوند(گنجی، 1385). یک قطب تفکرات زیست شناختی این فرض را مسلم می شمارد که تغییرات زیست شناختی قابل سنجش در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی حاصل تعارض های روان شناختی است . قطب دیگر چنین فرض می کندکه رخدادهای زیست شناختی قبل ازتعارض های روان شناختی پدید می آیند. هرموقعیت ممکن است درافرادخاص وجود داشته باشد وطیفی ازحساسیتهای زیست شناختی بین افرادی که علائم اختلالات اضطرابی دارند باشند .

 

 

فشار روانی و اضطراب

این که واقعه ای را عامل فشار تلقی کنیم یانه به ماهیت آن واقعه ونیز به امکانات فرد،دفاع های روانی اش و مکانیسم های مربوط بستگی دارد، که همه با مشارکت ایگوانجام می شود . ایگو مفهوم انتزاعی و مشترکی است برای روند ادراک ، تفکر و عمل فرد برای وقایع بیرونی یا سائق های درونی خویش . کسی که ایگواش درست کار می کند با جهان بیرون و درون خود در انطباق و تعادل بسر می برد اما اگر ایگو خوب کار نکندواختلالی که درتعادل فرد حاصل می شود به قدر کافی ادامه یابد فرددچار اضطراب مزمن می شود. عدم تعادل مذکور چه بیرونی باشد – یعنی میان فشارهای جهان خارج و ایگوی فرد باشد -چه درونی-یعنی میان تکانه های بیمار (( مثلا" تکانه های پرخاشگرانه ای جنسی و وابستگی )) و وجدانش- تولید تعارض می کند . تعارض های ناشی از وقایع بیرونی معمولا بین فردی است ، حال آنکه تعارض های ناشی از وقایع درونی ، درون روانی یا درون فردی است . ترکیب این دو امکان پذیر است .

 

 

علائم و نشانه های اضطراب

مضطرب بودن تا اندازه ای به عنوان بخشی از یک پاسخ مقابله ای طبیعی به مسائل زندگی روزمره در نظر گرفته می شود . با این حال زمانی که اضطراب شدید یا نامتناسب با موقعیت باشد به عنوان یک اختلال و یا یک مشکل بالینی در نظر گرفته می شود . علائم روانشناختی اضطراب عبارتند از : خلق وخو : اضطراب ، تحریک پذیری ، احساساتی بودن . تفکر : نگرانی ، اشکال در تمرکز ، احساس خالی بودن ذهنی ، بیش از حد به تهدید اهمیت دادن ، آسیب پذیر تلقی کردن خود ، احساس بی کفایتی . انگیزش : اجتناب از موقعیت ها ، وابستگی زیاد ، تمایل به فرار . رفتار : بی قراری ، واکنش از جا پریدن ، هشیاری زیاد(پاول،1995،به نقل از پژوهان،1378).

علائم و تظاهرات محیطی اضطراب :اسهال ، احساس سرگیجه .سبکی در سر ، تعریق ، تشدید رفلکس ها ، بالا رفتن فشار خون، تپش قلب ، تنگ شدن مردمکها ،بی قراری ( قدم زدن) ،سنکوپ ،تاکی کاردی ، مورمور شدن انتهاها ، لرزش ،آشفتگی ،تکرر ادرار ، کندی دفع ادرار ، احساس قریب الوقوع بودن ادرار (پاول،1995،به نقل ازپژوهان،1378).احساس اضطراب دومؤلفه دارد: با خبر شدن فرد از تغییرات جسمی خود(مثل تپش قلب وتعریق )وبا خبر شدن از اینکه عصبی شده است یا ترسیده است ،احساس شرم نیز ممکن است به اضطراب دامن بزند ( دیگران می فهمند که من ترسیده ام)خیلی ها وقتی می فهمند که دیگران پی به اضطراب آنها نبرده اند یا شدت آنرا نیافته اند تعجب می کنند .

 

چگونگی کنار آمدن با اضطراب روزمره

اضطراب روزمره شما می تواند بطرز غیر قابل قبولی زیاد و فرساینده باشد سطح اضطراب روزمره مقوله ای نیست که روانشناسان توجه زیادی به آن کرده باشند . قسمت اعظم مطالعات انجام شده در مورد هیجان به اختلالات پرداخته اند . برای توصیه ی درونی که کاملا با اطمینان سطوح اضطراب روزمره را کاهش می دهند ، پژوهش کافی وجود دارد . فقط کافی است روزانه 20 تا 40 دقیقه از وقت خود را صرف آنها شودتا مؤثر افتند.روش اول : آرمیدگی تدریجی است که یک یا دوبار در روز ، حداقل به مدت 10 دقیقه انجام می شود در این روش هریک از گروه های عضلانی اصلی بدن تان را سفت و بعد از آن آنرا شل می شود، تا اینکه عضلات شما کاملا سست شوند آرمیدگی ، نظام پاسخی را درگیر می سازد که با انگیختگی ناشی از اضطراب رقابت می کند.روش دوم : مراقیه عادی است ،مراقبه متعالی یکی از شکلهای مفیدورایج مراقبه است .دوباردر روز ، هربار به مدت 20 دقیقه ،در یک محیط ساکت چشمان بسته شوندو(( مانترا ))(هجایی که ویژگی های صوتی آن شناخته شده است)رادرذهنتان تکرارشوند . مراقبه با جلوگیری از افکاری که تولید اضطراب می کنند ، مؤثر واقع می شود . مراقبه آرمیدگی را که جلوی مؤلفه ی اضطراب را می گیرد ولی افکار مشوش را دست نخورده می گذارد کامل می کند . اغلب مراقبه کنندگان که بطورمنظم به مراقبه می پردازندواردسطح آرام ذهن می شوند (روزنهان ، 1995).

 

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا