موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 65 صفحه
شماره فایل : 150 mg
هامبورگ و پفلسر (2000) در بین رویکردهای غالب برای تعریف بازارگرایی رویکرد فرهنگی را انتخاب کرده و برای این منظور آنها تعریف بازارگرایی نارور واسلیتر را مبنای کار خود قراردادند که بازارگرایی را این چنین تعریف می کند «فرهنگ سازمانی است که براثر بخشترین وکاراترین شکل ممکن موجبات خلق رفتارهای لازم برای ایجاد ارزش برتری برای خریداران می شود ودرنتیجه عملکرد بهترمداومی برای شرکت ایجاد میکند»
آنها دلیل اتخاذ این چنین رویکردی رامجدا از گفتار نارور و اسلیتر وام میگیرند «اگر بازارگرایی به سادگی فقط شامل مجموعه ای از فعالیت هاشود که کاملا از سیستم اعتمادی زیربنای خود منفک باشد آنگاه بدون توجه به فرهنگ سازی بازارگرایی رابراحتی در هر زمانی که بخواهیم می توانیم دریک سازمان پیاده سازی کنیم اما این چیزی نیست که در واقعیت قابل مشاهده باشد » بااین حال قابل ذکر است که عمده تخفیفات بازارگرایی که آنرا ازدیدگاه فرهنگی مورد مشاهده قرارداده اند بااینکه بادردرتعریف رویکرد فرهنگی داشته اند اما عموما آنرادرقالب رفتاری اندازه گیرتعریف نموده اند (cdeshp and e,Farley,gwebster,1993)cslaterg narver1994 ومولفه های پایه ای ترفرهنگ سازمانیرامورد توجه قر ارنداده اند، (Homburg plfesser,2000,p-449).
مدل نارور و اسلیتر1990 نیزبازارگرایی را سازه ای معرفی می کند که متشکل ازسه مولفه ی رفتاری مشتری گرایی ،رقیب گرایی وهمکاری بین بخشی می باشد .پیش فرض اولیه که درنهاد این رویکرد وجود دارد این است که این رفتارها منعکس کننده ی فرهنگ سازمانی زیربنایی آن می باشد، (Nrver,sluter,otietje1998,p-235).
به همین دلیل پیش ازاین رویکرد تمایزی بین لایه های مختلف فرهنگ سازمانی را برای درک درست مفهوم پیچیده آن حیاتی دانستند وبرآن تاکید ورزیده اند لذا این دوبا کمک گرفتن ازنظریات محققانی همچون تریس(Nrver,sluter,otietje1998,p-235) و بیز اوشاین 1992 فرهنگ بازارگرا را سازنده مشتمل بر چهار مولفه ی زیر تعریف نموده اند: 1. ارزش پایه ای مشترک در سطح کل شرکت که از بازارگرایی حمایت می کند .
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.