هوش معنوی را هوشی تعریف می‌کنند که انسان‌ها از طریق آن مسائل مربوط به معنا و ارزش‌ها را حل می‌کنند،

تعاریف مفهومی

هوش: هوش به معنای توان بیولوژیکی برای تحلیل نوع خاصی از اطلاعات به روشی معین است (گاردنر ، ۲۰۰۰، ص ۳۲). طبق اظهار مایر (۲۰۰۰) هوش به توانایی استدلال انتزاعی و محاسبات ذهنی گفته می‌شود که طبق قواعد خاصی انجام می‌گیرد. از نظر نوبل هوش عبارت است از قابلیت تفکر، برنامه‌ریزی، خلق، تطبیق، حل‌مسأله، عکس‌العمل، تصمیم‌گیری، و یادگیری (نوبل ، ۲۰۰۰). استرنبرگ (1988) هوش را به عنوان توانائی های ذهنی تعریف می کند که برای انتخاب انطباق و شکل ذهنی محتوای محیطی ضروری است.

استرنبرگ مدلی سه بخشی را تعریف می کند شامل:

1-هوش آکادمیک: توسط تستهای کلاسیک ضریب هوشی اندازه گیری می شود.

هوش عملی: از طریق گردآوری دانش ضمنی برای حل مسئله روزانه رشد می یابد.

3-هوش خلاق: که نشان دهنده توانایی های ترکیبی است به گونه ای که افراد مشکلات را به شیوه ای نو و بدیع ببینند و تفکر که به شیوه متداول را کنار بگذارند(آمرام ،2009). هوش رفتار حل مسئه ای انطباقی است که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت گیری شده است.

گاردنر هوش را درمجموعه توانایی هایی می داند که برای حل مسئله و ایجاد محصولات جدید به کار می رود درمجموع هوش عموما موجب سازگاری خود با محیط می شود و روش های مقابله با مشکلات را دراختیار او قرار می دهد. همچنین توانایی شناخت مسئله، ارائه راه حل پیشنهادی برای مسائل پیشنهادی و کشف روشهای کارآمد حل مسائل از ویژگی های افراد با هوش است(غباری بناب،1386).

هوش معنوی: هوش معنوی شامل هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکردهای همراه با بصیرت و ملایمت و مهربانی می باشد و توانایی به دست آوردن قدرتی که ما را برای رسیدن به رویاهایمان یاری می دهد(کشمیری و عرب احمدی،1386). زوهر و مارشال (۲۰۰۰)

هوش معنوی را هوشی تعریف می‌کنند که انسان‌ها از طریق آن مسائل مربوط به معنا و ارزش‌ها را حل می‌کنند، زندگی و فعالیت‌های خود را در زمینه‌ای وسیع‌تر، غنی‌تر، و معنادار قرار می‌دهند، و به کمک آن تشخیص می‌دهند که کدام اقدامات یا کدام مسیرها معنادارتر از دیگری می‌باشد. هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی می باشد که کار بست آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود. در تعریف های موجود از هوش معنوی، به ویژه در بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره تأکید شده است(باناستل ، 2004).

تعاریف عملیاتی

هوش معنوی: منظور از هوش معنوی در این تحقیق ،ابعاد هوش معنوی، شامل تفکرانتقادی، معناسازی شخصی، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی برگرفته از مدل کینگ (2008) در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر می باشد.

تفکر وجودی نقادانه به وسیله سوالات20 – 17 – 13 – 9 – 5 – 3 – 1 پرسشنامه، معناسازی شخصی به وسیله سوالات 22 – 21 – 19 – 15 – 11 – 7 پرسشنامه، آگاهی متعالی به وسیله سوالات 18 – 14 – 10 – 6 - 2 پرسشنامه و گسترش خودآگاهی به وسیله سوالات 24 – 23 – 16 – 12 – 8 – 4 پرسشنامه سنجیده می شود.