با حضور رایانه ها در زندگی امروزی موضوع تعامل انسان و رایانه، به خصوص واکنش های هیجانی انسان نسبت به رایانه مطرح شده است

برای دسترسی به فایل ورد WORD این مقاله ، بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 106 را دانلود کنید.

 با حضور رایانه ها در زندگی امروزی موضوع تعامل انسان و رایانه، به خصوص واکنش های هیجانی انسان نسبت به رایانه مطرح شده است. کار با رایانه و جنبه های سخت افزار و نرم افزار آن نیاز به حداقل دانش و سواد تخصصی دارد، تا فرد بتواند آن را راه اندازی و نرم افزارهای مرتبط با رشته و اهداف خود را اجرا نماید. این یک فعالیت یا تعامل فرد و دستگاه است. با این وصف پژوهش ها نشان می دهد بعضی از افراد به ویژه دانشجویان و معلمان، بنا بر دلایلی از تعامل و کار با رایانه طفره می روند. به نظر می رسد این افراد به میزان قابل ملاحظه ای اضطراب رایانه دارند و وقتی شرایط کار با آن یا آموزش مهارتهای اساسی مرتبط با آن فراهم می شود، به همین دلیل از رویارویی با چنین موقعیت هایی پرهیز و اجتناب می کنند (برادلی و راسل، 1977؛ دارنینا، 1995؛ هنری و استون، 1977. به نقل از لواسانی، 1382).

درباره ی اضطراب رایانه مانند اغلب مفاهیم روان شناسی تعریف مشخص و واحدی وجود ندارد. در بسیاری از موارد مفهوم اضطراب رایانه و هراس رایانه مترادف یکدیگر استفاده شده است (گاردنر و همکاران، 1989؛ باورز و باورز،1996؛ هنری و استون، 1997؛ به نقل از لواسانی، 1382). به هر حال مفاهیم اضطراب رایانه، رایانه هراسی، فن هراسی ، فن تنیدگی و نظایر آن را می توان در گروهی از اضطراب ها و هراس های فرهنگی و اجتماعی قرار داد که حاصل رشد و فناوری و دگرگونی های اجتماعی مبتنی بر دانش فنی هستند. هرچند نمی توان از نقش فرد، ویژگی های شناختی، باورها و نگرش های غیر منطقی، ویژگی های عاطفی و در مجموع شخصیت فرد در تعامل با شرایط محیطی غافل بود.

آدمی موجود شگفت انگیزی است که می تواند رویدادها را ادراک کند، به قضاوت های پیچیده دست یابد، اطلاعات را به خاطر آورد، مسائل را حل کند و نقش ها را عملی سازد. این ماشین پیچیده ممکن است برای مقاصد مختلف به کار افتد. مثلاً نقشه های جنگ طرح کند یا به اکتشاف فضایی بپردازد و خواهان محبوبیت، برتری جویی یا دوستی باشد. اینکه آدمی استعدادهای خود را صرف چه هدف هایی خواهد کرد منوط به انگیزش اوست، یعنی به نوع امیال، آرزوها، خواسته ها، نیازها، هوس ها، گرسنگی ها، عشق ها، نفرت ها و ترس های او بستگی دارد. مطالعه انگیزش نه تنها در تبیین رفتار مهم و مؤثر است بلکه از این نظر مهم است که در همه ی جهت زندگی روزمره اثر دارد. مفاهیم انگیزش در تار و پود نهادهای اجتماعی ما نیز تنیده شده اند. به عنوان مثال کیفر قاتل بستگی به نوع انگیزش او دارد. قرن ها فلاسفه و متفکران در خصوص طبیعت انسان بحث کرده اند و در این بحث غالباً مسائلی درباره ی انگیزش مطرح کرده اند. انگیزه پیشرفت عامل نیرو دهنده، هدایت کننده و نگهدارنده ی رفتار است. انگیزه را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کرده اند.

 

افرادی که دارای انگیزه پیشرفت سطح بالایی هستند در فعالیت های خود برای موفقیت به سختی می کوشند و در مقابل کسانی که انگیزه چندانی برای پیشرفت و موفقیت ندارند تلاش چندانی نمی کنند، بنابراین دلیل اینکه چرا ما بعضی رفتارها را انجام می دهیم و بعضی دیگر را انجام نمی دهیم انگیزه های ما هستند، فرضاً اگر دانش آموزان و دانشجویان نسبت به درس بی علاقه باشند به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد و تکالیف خود را با جدیت انجام خواهند داد و هم پیشرفت چندانی نصیب آنها خواهد شد (حسن زاده، 1388).

 

 

اضطراب

 اضطراب: اضطراب حالت برانگیختگی فیزیولوژیكی، شبیه ترس ولی بدون عامل عینی است چون ترس، واكنش به تهدیدی معلوم، خارجی، قطعی و از نظر منشـأ بـدون تعـارض و اضـطراب، واكـنش در مقابـل خطـری نامعلوم، درونی، مبهم و از نظر منشأ تعارض است. یك احساس منتشر و بسیار ناخوشایند و اغلب مـبهم و حس دلواپسی است كه دارای نشانه های جسمانی مانند: تپش قلب، احسـاس خـالی شـدن سـردل، و نشانه های رفتاری مانند: انزوای اجتماعی و نشانه عاطفی- هیجانی و روانی ماننـد: اشـكال در تمركـز و فراموشی می باشد. (تروورجی. پاول و سیمون، به نقل از پورافکاری،1380).

بك عقیده دارد كه اضطراب بیمارگونه از تكرار بیشتر سنجی خطر ناشی می شود كه در آن فرد تهدید را بیشتر از آنچه واقعا هست برآورد می كند و با یك یا چند جنبه از موارد زیر همراه است: - وقایع ترسناك را بیش از آنچه هست به شانس نسبت به می دهد.

- شدت یك واقعه ترسناك را بیش از آنچه هست می سنجد.

- دست كم گرفتن توانایی های خود برای كنارآمدن با مشكل.

- توانایی های افراد دیگر را از نظر كمكی كه می تواند به او بكنند كمتر از واقع می سنجد (شارف ،1381).

 

اضطراب و یادگیری

اضطراب یكی از تجلیات برانگیختگی بالاست. مقداری از اضطراب نیز برای عملكرد آموزشگاهی افراد و انجام تكالیف یادگیری لازم است. این مطلب بدین معنی است كه اضطراب بیش از حد و یا خیلی كم بر عملكرد و پیشرفت تحصیلی تاثیر می گذارد و بین اضطراب و عملكرد تحصیلی ارتباط وجود دارد و اضطراب بسیار بالا یا پایین كیفیت عملكرد را مخدوش می كند و اضطراب مناسب و درحد اعتدال، باعث بالاترین سطح عملكرد تحصیلی می گردد (جانی ؛ به نقل از قمی، 1387).

هر موجود با هوشی اضطراب دارد، می توان گفت كه اضطراب یك حالت كاملا طبیعی و مهم برای افراد است. انواع متعدد مسایل زندگی فردی، اجتماعی و جسمانی ایجاب می كند كه ما به طور دائم از خود سازگاری نشان بدهیم. همه قدمهایی كه انسان به جلو بر می دارد، از قبیل همه كشف های عملی، هنری و ادبی همه و همه براساس اضطراب انجام می گیرد. می توان گفت كه انسانهای عادی به مقداری اضطراب نیاز دارند تا به تكاپو بیفتند و اما اضطراب زمانی مسئله ساز می شود كه از تحمل انسان فراتر رود (گنجی؛ به نقل از قمی ، 1387).

اضطراب احساس مبهم بسیار نامطبوع ترس و نگرانی است. طبیعی است كه وقتی دانش آموزان با چالش های مدرسه (مانند انجام خوب یك آزمون) مواجه می شوند دلواپس یا نگران باشند و در واقع پژوهشگران دریافته اند كه بسیاری از دانش آموزان موفق، اضطراب متوسطی دارند (بندورا ،2001؛ به نقل از بیابانگرد، 1384). با وجود این بعضی از دانش آموزان سطوح اضطرابی بالایی دارند و همیشه نگران اند كه این مسئله می تواند به توانایی و پیشرفت آنها آسیب برساند. به طور مثال برآورد می شود كه اضطراب امتحان پیشرفت بیش از ده میلیون دانش آموز را كاهش می دهد(بیایانگرد، 1384).

 

اضطراب بعضی از كودكان با سطوح اضطراب خیلی بالا، نتیجه انتظارات پیشرفت خیلی بالا و غیرواقع بینانه والدین و فشار آنهاست، و بسیاری از بچه ها همانطور كه به پایه های تحصیلی بالاتری می رسند، اضطراب بیشتری دارند زیرا برخی تجارب بالاتر با شكست فراوانتری همراه است و زمانی كه چنین شرایطی به وجود می آید اضطراب دانش آموزان افزایش می یابد(همان منبع).

 

 اضطراب رایانه

اضطراب رایانه به عنوان اجتناب افراد از مواجه با رایانه و همچنین ناراحتی و ترس آنها از كاركردن با رایانه تعریف شده است (بوش و دیگران، 2007). اضطراب رایانه یك ترس قریب الوقوع و ذهنی از تعامل با رایانه است كه با تهدید واقعی ارائه شده به وسیله رایانه تناسب چندانی ندارد. بنابراین اضطراب رایانه، یك مفهوم خاص از نوعی اضطراب است كه به صورت عادی در یك موقعیت نوعی خاص اتفاق می افتد(اولاتی ،2008).

دارنینا در تبیین اضطراب رایانه اظهار می دارد كه بعضی از افراد در تعامل با رایانه تنیدگی و هیجانهای منفی را تجربه می كنند، در حالی كه بعضی دیگر چنین حالاتی را تجربه نمی كنند. دلایل این امر را باید در جزئیات موقعیتی – شخصیتی، تفاوت های فردی در ادراك، ارزیابی و تفسیر موقعیت ها و در هر دو جنبه كل موقعیت و عناصر فردی و راههای تعاملی این دو جستجو كرد. پس اضطراب و ترس از رایانه و نگرش منفی نسبت به آن را باید حاصل تعامل موقعیت با شخصیت دانست. به بیان دیگر احساس ناراحتی به كل موقعیت تعمیم می یابد. این طور نیست كه فرد در یك جز موقعیت را بپذیرد و جز دیگر را طرد كند، بلكه كل موقعیت را طرد می كند(لواسانی، 1382).

اضطراب رایانه حالت هیجانی است كه زمانی حادث می شود كه فرد احتمال می دهد باید در عمل یا در تصور از رایانه استفاده كند، چرا كه هر ناراحتی هیجانی به موقعیت نیاز دارد. هیجانهای منفی و ناراحتی های روان شناختی شاخص های فردی هستند كه با موقعیت در تعامل اند. برای مقابله با ناراحتی هیجانی دو راه بیشتر وجود ندارد. راه اجتناب و كناره گیری از موقعیت و راه دوم تغییر درونی مانند تغییر انگیزه ها، باورها، نگرش ها. فرد با چنین رفتارهایی موقعیت عینی را تغییر می دهد و آن را برای خود پذیرفتنی می كند.

دارنینا معتقد است در افرادی كه برای اولین بار با رایانه روبرو می شوند اضطراب برانگیخته می شود، چرا كه با امر نو مواجه شده و به ابزار جدید تسلط لازم را نیافته اند. در این حالت درون سازی متوقف می شود و مكانیزم های دفاعی ذهن، انگیزه طرد كردن را شكل می دهد. نه تنها فرایند یادگیری بلكه كل محتوای موضوع طرد می شود. وی معتقد است كه اضطراب رایانه در افراد به دلایل متفاوتی بروز می كند. برای مثال فردی كه می ترسد چیزی را خراب كند، احساس فرد از بی دانشی و ناكارآمدی، ترس فردی از ریاضیات و فناوری، ترس درباره سلامت جسمانی، ترس از هر چیز جدید و ناآشنا، حس تردید نسبت به ارزیابی های هوشی از خود، یا این احساس كه رایانه به دلیل هوش برتر فرد را در حل مشكلات شكست می دهد و به او غلبه می كند، احساس نداشتن زمانی كافی یا "دلهره زمان" برای تسلط و آشنایی با رایانه و خلاصه آنكه رایانه مانند هر امر جدید اضطراب آور است. اصطلاح شناسی آن آشناست و فناوری آن مملو از اصطلاحات جدید است. از طرف دیگر فرد باید یافته های علم امروز را با تجربه های قبلی خود پیوند بزند كه كاری بس دشوار است (به نقل از قمی ، 1387).

 

پژوهشگران اضطراب را از جنبه های مختلف دسته بندی كرده اند. كراز (1977) بیان می کند که می توان اضطراب حالتی را از اضطراب خصیصه ای متمایز كرد. اسپیلبرگر اضطراب خصیصه ای را تمایل برای درك موقعیت ها به صورت تهدیدكننده تعریف می كند. در صورتی كه اضطراب حالتی بیشتر در ارتباط با موقعیت های واقعی و تهدیدكننده بروز می كند در زمینه روابط اضطراب خصیصه ای و اضطراب رایانه برخی پژوهش ها نشان می دهد اضطراب خصیصه ای متغیر پیش بینی مناسبی برای اضطراب رایانه است(به نقل از لواسانی، 1381).

ورتینگتون و زانو ( 1999 ) نیز معتقدند از دو نوع مفهوم اضطراب رایانه می توان نام برد. اول مفهوم "اضطراب مكانیكی" و دوم "اضطراب وجودی" . اضطراب مكانیكی مفهوم محدود شده ای است مربوط به كار با جنبه های مكانیكی و عملیاتی، مانند یادگیری استفاده از رایانه، دریافت، پیام های خطا از طرف دستگاه، دستكاری سخت افزار و كار با نرم افزارها. اما مفهوم اضطراب وجودی حاصل حضور فناوری در جامعه و فرهنگ اجتماعی است. فناوری جهان بینی فرد را به مبارزه فرا خوانده و هویت انسان معاصر را دگرگون كرده است(همان منبع).

بكرز و اشمیت درپژوهش خود تصمیم گرفتند كه به عوامل سازنده اضطراب رایانه ساخت بدهند. آنها ابتدا بیان می كنند كه نتایج پژوهش حاكی از آن است كه اضطراب رایانه از چهار جز تشكیل شده است:

1- اطمینان كم فرد نسبت به توانایی خود در كار با رایانه. 2- پاسخ های انفعالی منفی نسبت به آنها. 3- برانگیخته شدن فرد هنگام كار یا فكر با رایانه. 4- باورهای منفی درباره نقش رایانه در زندگی روزمره بشر. آنها اشاره می كنند كه چگونگی تعامل این اجزا برای ما مشخص نیست، مثل این موضوع كه آیا اطمینان كم فرد نسبت به توانایی های خود مقدمه ای برای عواطف و هیجانهای منفی نسبت به رایانه است. آنها براساس یافته های پژوهشی قبلی یك مدل شش عاملی اضطراب رایانه ارائه می كنند.

این ابعاد شامل: سواد رایانه ای، احساسات انفعالی درباره رایانه، باورها درباره اثرات. به بیان دیگر این پژوهشگران معتقدند كه اضطراب رایانه را در ماهیت خود یك سازه محدود شده به اضطراب نمی توان در نظر گرفت و علاوه بر مولفه اضطراب باید سایر مولفه های انفعالی و شناختی مرتبط با آن مانند خودكارآمدی، برانگیختگی ها، احساسات انفعالی، سواد، باورها و نگرش های فرد توجه كرد و وجود این مولفه هاست كه به سازه اضطراب رایانه شكل می دهد. بعضی از پژوهشگران معتقدند كه می توان افراد را بر حسب میزان اضطراب رایانه به سه گروه تقسیم كرد:

 

- افراد بهنجار عادی دربرابر رایانه. 2- افراد مضطرب از رایانه. 3- افراد رایانه هراس. آنها معتقدند كه افراد عادی اضطراب چندانی نشان نمی دهند. در مقابل فرد مضطرب، فردی است كه در كار با رایانه احساس ناراحتی و از آن اجتناب می كند اما به ندرت نشانه های جسمانی موجود، در هراس های واقعی را نشان می دهند اما فرد با هراس از رایانه با تركیبی از نشانه ها مشخص می شود.

یعنی علاوه بر اجتناب از كار با رایانه هنگام مواجه با آن و عملیات محاسبه كردن، نشانه هایی مانند احساس غیرواقع بینانه، ترس از دست دادن كنترل، عرق كردن كف دستان، تپش قلب، تنگی یا درد قفسه سینه، احساس لرز و سستی عضلات، تنگی نفس، گیجی و سردرد را نشان می دهد. بعضی از پژوهشگران معتقدند اضطراب رایانه را باید براساس رفتارهای مشاهده شده تعریف کرد.

مثلاً ماور و سیمونسون (1984) چهار نوع رفتار معرف اضطراب را به این شرح بیان می کنند:

اجتناب از رایانه ها و مكان هایی كه دستگاه ها در انجا قرار دارند. 2- احتیاط و مراقبت شدید در كار با رایانه. 3- توجه، باورها و نگرش های منفی نسبت به رایانه. 4- خودداری از هرگونه رابطه و استفاده ضروری در كار با رایانه(به نقل از لواسانی، 1382). گلدبرگ معتقد است، درصد بالایی از كودكان كه با رایانه كار می كنند به صورت روزانه اضطراب را تجربه می كنند. وی به طور كلی چنین احساساتی را اضطراب فرافنی می نامند. گلدبرگ بیان می كند كه هر چند به نظر می رسد اضطراب رایانه و نگرش منفی به آن ساخت های نزدیكی باشد، اما اضطراب رایانه بیشتر در زمینه حس ترس درباره رایانه متمركز است.

دارنینا ( 1995 ) نیز در تبیین اضطراب رایانه اظهار می كند كه بعضی از افراد در تعامل با رایانه تنیدگی و حالات هیجان را تجربه می كنند، در حالی كه بعضی دیگر چنین حالاتی را تجربه نمی كنند. دلایل این امر را باید درجزئیات موقعیتی – شخصیتی تفاوت های فردی و راههای تعاملی این دو جستجو كرد. فاجو (1977) نیز اضطراب رایانه را درماندگی یا پریشانی ذهن، برآمده از بیم، خطر با آشفتگی تعریف نموده است(به نقل از زندی، 1389).