موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 28 صفحه
شماره فایل 658


قسمتی از این مقاله:

 دسته بندی وفاداری از نظر دیک و باسو دیک و باسو نگرش نسبی را به عنوان پایه نظری ایجاد وفاداری معرفی کردند. آنها عنوان کردند که وفاداری نگرش مطلوبتر به یک مارک در مقایسه با دیگر مارک ها و تکرار رفتار خرید حاصل می شود. آنها وفاداری را به 4 دسته تقسیم کردند : وفاداری سالم عبارت است از تحقق رابطه ای قوی بین فرد و سازمان به نحوی که حداکثر صداقت و اعتماد در آن موجود باشد. در این نوع وفاداری طرفین از وجود این رابطه کاملاً راضی هستند و به طور منظم از سازمان خاصی به خاطر ترجیحات قوی خرید می نمایند. این رابطه سودآورترین طبقه وفاداری است.

در مقابل وفاداری سالم وفاداری ناسالم مطرح می شود، در این حالت علیرغم مراجعه فرد به سازمان و تداوم رابطه فی مابین، رابطه مستحکمی بین آنها برقرار نیست و فرد کاملاً راضی به نظر نمی رسد و دائماً در بین دو یا چند رائه کننده در حال جابجایی می باشد. به دلیل آنکه مشتری معتقد نیست که گزینه های موجود متنوع است شباهت زیادی به مفهوم عدم فعالیت و بی علاقگی دارد. در اینجا الگوی تکرار خرید، مبتنی بر پیشنهادات خاص، راحتی دسترسی به واسطه ها و توصیه به دیگران می باشد. در نتیجه مشتریان ممکن است گاهی وفادار باشند و به راحتی سازمان را با رقیبان عوض کنند. وفاداران پنهان کسانی هستند که نگرش مثبتی نسبت به سازمان و نام تجاری آن ندارند، اما رفتار خرید آنها مشخص نیست.

انتخاب های صورت گرفته توسط این دسته تحت تأثیر محل عرضه کننده، وضعیت موجودی کالا یا تأثیرات پذیرفته شده از دیگران قرار می گیرد. درموقعیت هایی که نگرش نسبی مشتری و نیز رفتار تکرار خرید وی در سطح پایینی باشد با عدم وفاداری مواجه هستیم. مشتریان این طبقه براساس راحتی خود و نه وفاداری به خرید مبادرت می ورزند (Rowley,2005).

ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.