قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 103 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 217 را دانلود کنید.


قسمتی از این مقاله:

افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، توجه انتخابی و تمرکز بیش از اندازه‌ای به جنبه‌های خاصی از ظاهر یا به نقص‌های جزئیشان دارند.

تمرکز بیش از اندازه باعث می‌شود تا نقص‌های جزئی بزرگ نمایی شوند. تمرکز بیش از اندازه، باعث به وجود آمدن افکار منفی، نارضایتی، و اشتغال ذهنی با ظاهرخود می‌شود. همچنین باعث می‌شود که فرد مبتلا به این مشکل به جنبه‌های دیگر ظاهر خود توجه نکند. این مشاهدات بالینی منجر به این شده که محققان، مطالعات عصب روان‌شناختی انجام دهند.

یافته‌های این مطالعات نشان داده است که افراد مبتلا نسبت به افرادی که به اختلال بدشکلی بدن مبتلا نیستند، در ترسیم شکل‌های انتزاعی پیچیده در حافظه مشکل دارند.

این مسئله می‌تواند به این دلیل باشد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن به جای تمرکز بر کل‌های سازمان یافته به جزئیات بی‌اهمیت، تمرکز بیش از اندازه دارند. در مطالعه‌ای شبیه این مطالعه نشان دادند افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن به جای تمرکز بر تصویر بزرگ (کل تصویر) به جزئیات تمرکز می‌کنند.

در این مطالعه، اسکن های‌ ام آر آی نشان داد افراد مبتلا در مقایسه با افرادی که به این بیماری مبتلا نیستند در قسمت نیمکره چپ مغزشان (لوب گیجگاهی جانبی و قشر پیش پیشانی جانبی) یعنی ناحیه‌ای از مغز که مخصوص تجزیه و تحلیل و پردازش بینایی متمرکز بر جزئیات است، حتی موقعی که آن‌ها در چهره‌های با جزئیات کم نگاه می‌کردند، فعالیت بیشتری داشتند.

بنابراین محققان اینگونه نتیجه گیری کردند که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن چهره را مو به مو کند و کاو می‌کنند تا به جزئیات دست یابند. در مقابل افراد غیر بیمار گرایش به این دارند که چهره را به طور کلی ببینند و بیشتر کل نگر هستند، بدون اینکه زیاد به جزئیات خیره شوند.

تمرکز بیش از اندازه به خصیصه خاصی از چهره، در حالی که در بافت کلی چهره آن خصیصه دیده نمی‌شود ممکن است نقش خیلی مهمی در به وجود آمدن و حفظ علائم اختلال بدشکلی بدن داشته باشد. و می‌تواند باعث اشتغال ذهنی و نارضایتی از نقص‌های جزئی شود.

همچنین ممکن است باعث یک سیکل معیوب، توجه انتخابی و حساسیت بیش از اندازه به نقص یا جزئیات کوچک شود که نارضایتی از نواحی خاص بدنی را افزایش داده و به دنبال همین نارضایتی حتی توجه انتخابی فرد به ظاهر و بدن خود را بیشتر می‌کند.

آن‌ها همچنین ممکن است فکر کنند که هر کس دیگری هم مثل خود آن‌ها به جزئیات چهره آن‌ها توجه دارد و همین مسئله باعث خود هشیاری و تفکر خود ارجاعی در آن‌ها می‌شود (فیلیپس، ۲۰۰۹). همچنین در مطالعه ای دیگر محققان، به این نتیجه رسیدند که بادامه یا آمیگدال افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به افراد بدون اختلال، در زمانی که آن‌ها مشغول نگاه کردن به چهره هستند فعالیت زیادی دارد.

آمیگدال یک ساختار کوچک به شکل بادام است که در قسمت مغز میانی قرار دارد و مرکز فرمان سیستم ترس بدن می‌باشد. بادامه برای اینکه ما بتوانیم هرچه سریع‌تر به تهدید پاسخ دهیم، تهدید‌های بالقوه مانند درک تهدید‌های محیطی را به نواحی مرتبط دیگر منتقل می‌کند.

بادامه همچنین در واکنش به جلوه‌های هیجانی صورت درگیر می‌باشد. در کل، مطالعات نشان می‌دهد که بادامه افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن در مواجهه با تهدید فعال‌تر و سریع‌تر کار می‌کند. احساس وجود تهدید و احساس اضطراب و ترس ممکن است سائقی برای رفتارهای وسواسی اختلال بدشکلی بدن (مانند، آرایش افراطی) و رفتارهای اجتنابی (مانند، اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی) شود.

در یک مطالعه وقتی که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن و افراد سالم را در یک موقعیت تهدید کننده قرار می گرفتند، افراد مبتلا در مقایسه با افراد سالم گرایش بیشتری داشتندکه موقعیت‌های مبهم را تهدید کننده ارزیابی کنند (بوردنر، ۲۰۰۷).

علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن گرایش به این دارند که حالت هیجانی چهره دیگران را تحقیرآمیز و تهدید کننده تفسیر کنند. البته تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم است تا نتایج این مطالعات را تایید، و تعیین کند که آیا ممکن است افزایش حساسیت به تهدید، به رشد اختلال بدشکلی بدن کمک می کندیا نه. به طور کلی اختلال بدشکلی بدن احتمالا شامل یک فعل و انفعال پیچیده از بد عملکردی در چند ناحیه مغزی می‌باشد.‌‌

مناطق گیجگاهی وپیش پیشانی جانبی سمت چب مغز در پردازش بینایی از چهره وبیش فعالی آمیگدال ممکن است در اختلال بدشکلی بدن درگیر و نقش داشته باشند. همچنین ممکن است مدارهای مخطط – پیشانی مغز در گیر باشد علاوه بر این مطالعات، یافته‌های فیلیپس وهمکاران (۲۰۰۳) نشان داده اند، هسته‌های دمی که ساختاری به شکل C دارند و در عمق هسته‌های مغزی قرار دارند و مسئول تنظیم حرکات عمدی، عادات، یادگیری و شناخت (تفکر) هستند ممکن است با رفتارهای تکراری مانند تشریفات رفتاری ارتباط داشته باشند.

مطالعه دیگری با نگاه به حجم منطقه‌ای مغز و نشانه‌های شدت اختلال بدشکلی بدن، یافت که شدت نشانه به طور معناداری با اندازه ای اف جی چپ و آمیگدال راست همبسته است. اکنون گروهی از محققان گزارش کردند که مغز این بیماران تصویر چهره آن‌ها را به روشی غیرواقعی پردازش می‌کند.

فعالیت مغز این افراد هم در مراکز بصری و هم در سیستم جسم مخطط در لب پیشانی تغییر کرده است. آسیب به لوب پس سری، ناحیه فرایندی اولیه بینایی، موجب اختلال در ادراک بینایی می‌شود که نتیجه‌اش این است که فرد چهره خود را آسیب دیده ادراک می‌کند. همینطور پیامد آسیب به نواحی گیجگاهی، اختلال در ادراک اندازه بدن، و ناتوانی برای تشخیص چهره‌های آشنا است. موارد بسیاری از آسیب مغزی با اختلال در تصویر بدن در ادبیات پژوهشی نورولوژی گزارش شده است (فیلیپس، ۱۹۹۶).

در مطالعات موردی کرک و سانتوس (۱۹۸۴)، گزارش شده است که برخی از کودکان پس از ابتلا به عفونت، اختلال بد شکلی بدن را نشان می‌دهند .در برخی بزرگسالان نیز اختلال بد شکلی بدن پس از ابتلا به آنسفالیت اسکلروز حاد مشاهده شده است (هلندر و همکاران، ۱۹۹۳).

ادامه دارد ...