عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزيه و تحليل داده ها و...
پویاییهای رقابت جهانی ، پیشرفتهای تکنولوژیکی ، ساختاربندی مجدد شرکت و شرایط اقتصادی بیثبات همگی تغییراتی هستند که تجارت را تحت پوشش قرار دادهاند و آن را برای سازمانها ، مهمتر از سایر موارد جلوه دادهاند (Weldy,2009).
تغییر سازمانی به سبب نیروها و فشارهایی مانند تغییر و حرکت سیاسی جهان سازی به سمت نئولیبرالیسم،به یک پدیده فراگیر در سازمانهای خدمات انسانی و کسبوکار تبدیل شده است(Hendrickson & Gray, 2012) .
پدیده تغییر، همواره به عنوان چالشی عمده و اساسی که بر افراد، گروهها و سازمانها اثرمی گذارد مطرح و مورد توجه محققان مختلف بوده است. سازمانها از طریق مهندسی مجدد، مدیریت کیفیت فراگیر، کوچک، سازی، ادغام و مالکیت، تغییرات فرهنگی، تجدید ساختار و سازماندهی مجدد، توسعه نرمافزاری، توسعه فناوری و دیگر مداخلات در سازمانها سرمایهگذاری کردهاند تا بتوانند تغییرات موفقی را ایجاد کنند(لگزیان و ملکزاده،1389).
در چنین شرایطی، استفاده ازپارادایم قدیمی فرماندهی و کنترل که بر تخصص گرایی و کار آیی تأکید دارد و منجر به ایجاد سازمانهای چند بخشی شده است، چارهساز نیست. (قربانی زاده،1388)ومرکزیت پارادایم جدید و مشوق بستر تغییر ، یادگیری است (علی احمدی و همکاران،1389).
پژوهشگران بارها اشارهکردهاند که یادگیری، جوهر موفقیت در فرآیند تغییر سازمانی است.شین (۱۹۹۳)عقیده دارد سازمانهایی که سریعتر یاد میگیرند، قادرند خود را سریعتر با تغییر وفق دهند. یادگیری، شرط لازم برنامهریزی و مدیریت موثر تغییر است. یادگیری نه تنها شانس بقای سازمان را افزایش میدهد، بلکه یک مزیت رقابتی پایدار را فراهم میآورد(پاک نژاد و همکاران،1390). به همین دلیل است که مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سالهای اخیر مطرحشده و رشد فزایندهای داشته است. سازمان یادگیرنده، پدیدهای است که با شروع دهه 90 میلادی مطرح شد .
علت پدیدار شدن چنین سازمانهایی، شرایط، نظریهها و تغییر و تحول در محیطهای سازمانی پیش از این دهه بوده است؛ به گونهای که تمام سازمانها تلاشی گسترده را برای بقای خود آغاز کرده بودند و برای آن که بتوانند خود را در محیط پرتلاطم اطراف خویش حفظ کنند، میبایست از چارچوبهای ناپویا، خارج و به سمت سازمان یادگیرنده متحول شوند، یعنی در ساختار و اساس خود دگرگونیهایی ژرف ایجاد کنند(بهروزی و همکاران ،1388).